نژادکشی

کارل پوپر ادعا می کند که منشاء رژیم های استبدای و نژادی قرن 20 ( استالین و هیتلر ) را باید در فلسفه سیاسی پلاتون، هگل و مارکس جستجو کرد. به عقیده پوپر تئوری دولت این سه فیلسوف راه را برای قتل و جنایت دولت های توتالیتر باز کردند. از طرف دیگر مصر شناس آلمانی، یان آسمن ( Jan Assmann ) ، معتقد است که اعمال زور و  قدرت در تاریخ با ادیان ابراهیمی ( یکتا پرستی ) آغاز گردید و برای اثبات نطریه خود به داستان  گوساله طلایی در تورات اشاره می کند:

اسرائیلی ها از غیبت موسی که به کوه سینا برای دریافت ده فرمان خدا رفته بود استفاده کردند و از Aaron ( برادر موسی ) تقاضا نمودند که برای آنها بتی به عنوان نماینده خدا بیآفرد. برادر موسی از طلا های زنان در اردوگاه یهودیان گوساله ای برای پرستش ساخت. افراد قوم یهود به دور گوساله طلایی جمع شدند و به رقص و نیایش پرداختند. موسی پس از بازگشت و مشاهده گوساله طلایی و جشن اسرائیلی ها دستور مجازات قوم  یهود را صادر کرد ” موسی  وارد اردوگاه شد و گفت: هر فردی که به خدا ایمان دارد به نزد من بیآید ! کشیش های اسرائیلی به نزد موسی رفتند. موسی به کشیش ها گفت:  خدای اسرائیلی ها می گوید که شمشیر های خود را به دست بگیرید و به اردوگاه بروید و برادران، نزدیک ترین افراد و دوستان خود را بکشید. کشیش ها به دستور  موسی عمل نمودند. سه هزار اسرائیلی در این روز به قتل رسیدند ” ( Exodus 32,6-28 ) . اما فیلسوف معاصر فرانسوی، میشل انفره ( Michel Onfray ) ، نظریه های پوپر و آسمن را بسط می دهد و برای توضیح ادعای خود از چگونگی شکل گرفتن دولت های حودکامه به قتل عام شهروندان شهر کنعان به دست یهودیان اشاره می کند. یهودیان پس از ترک مصر به کنعان حمله کردند و شهروندان این شهر را به قتل رساندند. در تورات دستور عمل برای تصرف شهر ها داده شده است : ” وقتی که تو به یک شهر حمله کردی، می بایست نخست سعی کنی تا به یک توافق صلح آمیز با نیروی مخالف برسی. اگر ساکنان شهر شرایط صلحی که تو پیشنهاد کردی پذیرفتند آنها را زیر دست خود کن و به کار اجباری وادار ، اما اگر دشمن پیشنهاد تو را رد کرد، شهر را به محاصره در آور. اگر خدای تو دشمن را تسلیم کرد، تمام مردان را بکش و زنان، کودکان، سالخوردگان و احشام را به غنیمت بگیر  (  Deuteronomium 20,10 – 14 ) ” . آنفره معتقد است که قتل عام ساکنان شهر کنعان اولین نژادکشی در تاریخ بشر است و کتاب یوشع یهودیان نیز این جنایت را تشریع کرده است. این فیلسوف فرانسوی حتی ادعا می کند که هیتلر نژادکشی را از یهودیان آموخت. آنفره فلسفه مارکس را نیز با دین یهودیت مقایسه می کند و معتقد است که طبقه کارگر در تئوری مارکسیسم نقش قوم برگزیده ( قوم یهود ) را به عهده گرفته است و آمادگی برای قتل عام مخالفان خود را دارد.

 

معمای طبری ( وفات 922 میلادی)

 

تاریخ طبری ( 38  جلد به زبان انگلیسی ) بسیار پرحجم است. همچنین این تاریخ نویس در 30 جلد قران را تفسیر کرده است ( تفسیر قران ). با اینکه گفته شده که طبری بیش از 80 سال زندگی کرده است بعید و حتا غیرممکن به نظر می رسد که یک فرد به تنهایی بتواند هزاران صفحه در باره تاریخ و قران مطلب بنویسد. این مسئله زمانی بغرنج تر می شود که قبل از نوشتن تاریخ و تفسیر قران می بایست طبری نخست مدارک جمع آوری و بررسی می کرد ( حمع آوری مدارک نیز وقت می برد و زمان احتیاج دارد). به اعتقاد پژوهشگران طبری تاریخ خود را به زبان عربی نوشته است، اما یک نسخه کوتاه و مختصر از تاریخ طبری ( تاریخ بلعمی ؟ ) نیز به زبان فارسی در دست است.

به نظر محققان این نسخه فارسی تاریخ طبری از عربی ترجمه شده است. اما شاید برعکس باشد که طبری، یا یک موسسه فرهنگی به نام طبری، اول این نسخه کوتاه را به زبان فارسی ( در ایران ؟ ) نوشتند و بعد با اضافه کردن روایت های دیگر به عربی ترجمه کردند ( نه فقط طبری ، بلکه شش نویسنده حدیث ها : محمد بخاری از سمرقند که در نیشابور زندگی کرد، سلم بن حجاج از نیشابوذ، ابو داود از سیستان، ترمذی از ترکمنستان، احمد بن شعیب نسائی از مرو و ابن ماجه از قزوین ایرانی ، یا ریشه ایرانی داشتند ) . نکته مهم دیگر این است که در هیچ کتابخانه، یا آرشیوی نوشته ی، یا کتابی که به دستخط طبری باشد پیدا نشده است. قدیمی ترین نسخه تاریخ طبری از قرن 12، یا 13 ( میلادی ) است. فرد، یا افرادی حداقل دو قرن بعد از وفات طبری تاریخ طبری را از روی نسخه اولی ( اصلی ؟) رونویسی کرده اند. دلیل اینکه تاریخ طبری در قرن های بعد رونویسی شده این است که زبان عربی این رونویسی زبان عربی قرن 9، یا 10 ( زمان زندگی طبری) نیست، بلکه زبان مدرن عربی است. مهم ترین ویژگی تاریخ طبری شفاهی ( تاریخ شفاهی ) بودن آن است. این مجموعه عظیم داستانی ( تاریخ طبری ) نخست 10 نسل ( 200 سال) از دهان به دهان نقل شده بود تا اینکه در آخر طبری نامی آنرا با تمام جزئیات بر روی کاغذ آورد !. صحت و درستی تاریخ های شفاهی زمانی مورد شک و تردید است که روایت ها پس از یک دروه طولانی دهان به دهان گشتن فقط به یک منبع تاریخی ختم شوند، به تاریخ طبری، و امکان کنترل با دیگر منابع، با دیگر مدارک تاریخی ( سکه، سنگ نبشته، اسناد کتبی )، نباشد. همچنین درستی آن تاریخ شفاهی نیز مورد شک است که از جزئیات خبر بدهد ( پس از گذشت 200 سال به خاطر آوردن تمام جزئیات یک واقعه تاریخی که طبری به آنها اشاره کرده است ممکن نیست ). اطلاعات تاریخی ما از قرن 7 میلادی، از سقوط ساسانیان و حمله اعراب از تاریخ طبری است. اما تاریخ طبری مانند شاهنامه فردوسی بیشتر اسطوره هست تا تاریخ و هر دو نیز شباهت های با یک دیگر دارند: اولی اسطور های میان رودان ( غرب ) را تعریف می کند و دومی افسانه های که در خراسان ( شرق ) شایع بودند را. شاهنامه و تاریخ طبری، هر دو، در قرن 10 تنظیم شدند و بازگو کننده مرحله جدیدی از ادبیات اسطوره ی ایران هستند.