در تمام قطعنامه های که سران دولت های عرب بعد از خاتمه کنفرانس ها و نشست ها صادر میکنند اشاره میشود به همبستگی مستحکمی که کشور های عربی را بیک دیگر پیوند داده است، اما در طرح ریزی سیاست هر کشور عربی ، حتی در رابطه با اسرائیل ، فقط منافع خود کشور مربوطه مورد توجه قرار میگیرد و نشانه ای از همبستگی مابین اعراب دیده نمی شود. کفش پران عراقی ، بعد از عبدالناصر، اعراب را دوباره با یک دیگر متحد ساخت.
شهروندان تمام کشور های عربی و بخصوص در لیبی از این عمل ‘دلیرانه’ کفش پرانی پشتیبانی کردند. کفش پران، از دید عربها، نه فقط منزلت و عزت اعراب را که بعد از حمله آمریکا به عراق خدشه دار شده بود دوباره به آنها بازگرداند، بلکه او این احساس را در شهروندان عرب بیدار کرد که میتوان به آمریکا ضربه زد. اما بعد از اینکه وکیل این کفش پران ادعا کرد که موکلش را در زندان شکنجه داده اند طرفداران میلیونی عرب این قهرمان عراقی سکوت کردند. در تمام کشور های عربی امیران، شاهان و یا دیکتاتوران حاکم به حقوق و شخصیت شهروندان خود تعرض میکنند و اعراب خاموش اند. اما در مصر بعد از نمایش یک فیلم اسرائیلی نمایندگان مجلس و روشنفکران (!) به خیابانها آمدند و بر علیه این فیلم دست به اعتراض زدند. چرا به قراردادهای اقتصادی میلیارد دلاری مصر با اسرائیل اعتراضی نمی شود و کجا هستند این روشنفکران زمانی که در شکنجه خانه های پلیس مخفی مصر منتقدین رژیم مورد شتم و آزار قرار میگیرند. تظاهرات جوانان یونانی در اعتراض به قتل یک جوان 15 ساله بدست پلیس یونان هنوز ادامه دارد. چرا ما نمی توانیم مانند یونانیان به قتل و جنایت اعتراض کنیم. چرا اخلاق جوامع ما در مقابل شکنجه ، قتل و نبودن آزادی های فردی و سیاسی بی تفاوت است و فقط شهروندان در رابطه با چادر، روسری ، ساق پای برهنه زن و یا در غرب ستیزی اخلاقی و متحد میشوند و از خود واکنش نشان می دهند. ( اخلاق برای ما بیشتر در رابطه با موضوع غیرت و مسائل ‘ناموسی’ اهمیت دارد ، اما اخلاق اجتماعی یعنی پای بند بودن شهروندان به ارزش های انسانی، محکوم کردن قتل و شکنجه و احترام گذاشتن به حقوق دیگران).
نه میتوان عمل کرد کفش پران عراقی را که اعراب آنرا یک “عمل تاریخی” نامیدند بعنوان یک عمل کرد آزادی بخش در ادامه مبارزات ضد استعماری اعراب قلم داد کرد و نه این عمل کرد و پشتیبانی کشور های عربی از آن نشان دهنده آگاه بودن عرب ها از موقعیت خود در دنیای امروزی است ( آگاه نبودن و بی اطلاعی اعراب از دنیای مدرن ). کفش پرانی یک عمل کرد هیجانی ( احساسی ) و بی ثمری بود که فقط درماندگی اعراب در حل مسائل خود را به نمایش گذاشت.
Pingback: روزانکها « روزنامک