سند ضد یهودی ” تعلیمات یعقوبی ” در سال 634 ( برای برخی از پژوهشگران در سال 670 ) نوشته شده. اسلام شناس دانمارکی پاتریشیا کرون ( Patricia Crone ) معتقد است ” تعلیمات یعقوبی ” یک گفتمانی است بین یهودیان در کارتاژ ( شمال آفریفا ) که به احتمال زیاد در سال 634 در فلسطین نوشته شده است
It is cast in the form of a dialogue between Jews set in Carthage in the year 634; it was in all probability written in Palestine within a few years of that date ( 1
و به نقل از Harald Suermann , شرق شناس آلمانی, قدیمی ترین سندی است که به محمد ، پیغمبر مسلمانان، اشاره کرده (2 ). با این وجود این شرق شناس دو انتقاد به این سند دارد: اول اینکه از این سند چنین برداشت می شود که محمد در زمان نوشتن آن ( 634 ، یا 670 ) هنوز زندگی می کرده و دوم در این سند اسمی از محمد برده نشده ( سند از پیغمبر ساراسین ها نام برده و نه از محمد )
People were saying … that the prophet had appeared, comming from the Saracens ( 3
نویسنده تعلیمات یعقوبی می خواهد نشان دهد که مسیح نجات دهنده ، ناجی است. در این سند به یک تاجر یهودی با نام یعقوب از قسطنطنیه ( کُنستانتینوپول ) اشاره می شود که در سفر خود به کارتاژ دین مسیحیت را به زور می پذیرد و بعد تبلیغ می کند که یهودیان دیگر نیزبه دین مسیح بپیوندند. در کارتاژ یستس ( Justus )، دوست قدیمی یعقوب ، که همچنین به زور مسیحی شده ظاهر می شود. یستس برای یعقوب تعریف می کند که از برادر خود ابراهیم در فلسطین شنیده یک عضو گارد شاهنشاهی بیزانس ( candidatus ) را ساراسین ها ( اعراب ) به قتل رسانند و یهودیان از کشته شدن این عضو گارد بسیار خشنود هستند
When the candidatus was killd by the saracens, I was at Caesarea ( فلسطین ) and I set off by boat to Sykamina. People were saying ” the candidatus ( عضو گارد شاهنشاهی بیزانس) has been killed, ” and we Jews were overjoyed (4
ابراهیم همچنین تعریف می کند که یک پیرمردی اندیشمندی را ملاقات کرده و از او راجع به پیغمبر اعراب پرسیده. پیرمرد به ابراهیم جواب می دهد که پیغمبر اعراب دروغین است، پیغمبر با شمشیر نمی آید.
I having arrived at Sykamina, stopped by a certain old man well-versed in the scriptures, and I said to him: ” What can you tell me about the prophet who has appeared with the Saracens? ” He replied groaning deeply : “He is false, for the prophets do not come armed with a sword (5
بعد پیرمرد به ابراهیم می گوید: برو در مورد پیغمبر اعراب تحقیق کن. ابراهیم تحقیق می کند واز افرادی که پیغمبر اعراب را ملاقات کرده بودند می شنود او ( پیغمبر ) کلید بهشت را دارد ، که قابل قبول نیست.
But you go , master Abraham, and find out about the prophet who has appeared ” So I, Abraham , inquired and heard from those who had met him that there was truth to be found in the so-called prophet, only the shedding of men’s blood. He says also that he has the keys of paradise, which is incredible (6
پاتریشیا کرون اشاره می کند که نکته های جالبی در این سند دیده می شودند. یکی از آنها کلید است که یک سند اسلامی نیست و ادامه می دهد که این کلید اهمیت زیادی در این سند ندارد ، اما با این سند ما با یک اجتماعی از مومنین آشنا می شویم که قدیمی تر از اسلام است
There are several points of interest. One is the doctrine of the keys It is not of course Islamic …The point is not of great intrinsic interest, but it does suggest that we have in the Doctrina a stratum of belief older than the Islamic tradition itself ( 7
دو باستان شناس اسرائیلی Yehuda D. Nevo and Judith Koren اشاره می کنند که چرا ما تعلیمات یعقوبی را باید به محمد ارتباط می دهیم. اگر این محمد وجود داشته بود جای او مناسب در یک پیش زمینه توحیدی یهودی و مسیحی هست، همانطور که کلید بهشت و روغن مالیدن نشان می دهند. اما اینکه یک گروهی از اعراب را یک پیغمبر مسیحی، یا یهودی همراهی می کرد می تواند نشان یک دین مسیحی، یا یهودی باشد ، اما نه اسلام. حقیقت این است که تعلیمات یعقوبی یک محمدی را نشان می دهد که ما نمی شناسیم:
The question is , why should one identify the reference in the Doctrina Jacobi with Muhammad? If he existed, he clearly fitted into the general Judaic and chritian monotheistic background, as shown by the motifs of ‚ the anointed one ‚ and ‚ the keys of Paradise ‚ connected with him The fact – if fact it was -that a group of the Arabs were accompanied by a monotheistic -Judaic or Christian – prophet, tell us little about that group’s religion. It could have been any form of monotheism; and indeed it accords much more with Jewish, Judeo-Christian, or even Christian belief than it does with Islam. In fact, if one thing is clear, it is that account in the Doctrina Jacobi does notdescribe the Muhammad that we know ( 8
———————————————————————-
1 – Patricia Crone, Michael Cook Hagarism Cambridge, 1977, P. 4 – 6
2 – Harald Suermann” Juden und Muslim gemäß christlichen Texten zur Zeit Muhammad und in der Frühzei des Islams ” , in Holger Preißler, Heidi Stein (Hg ): Annährung an das Fremde,XXVI. Deutscher Orientalistentag vom 25. bis 29.9.1995 in Leipzig, Stuttgart 1998,S.. 147 f
3 – Kurt Bangert, Muhammad, Eine historisch-kritische tudie zur Entstehung des Islam und seines Propheten, Springer, 2016, P. 705
4 – Banger
5 – Bangert
6 – Bangert
7 – Patricia Crone, Michael Cook Hagarism Cambridge, 1977, P. 4
8 – Yehuda D. Nevo and Judith Koren, Crossroad to Islam. The Origins of the Arab Religion and the Arab State. N.Y. 2003, P. 209