وفق و تطبیق ( پنهان شدن ) یک ملخ با و در محیط زیست خود
به طور قطع در سال ۲۰۰۹ که دویستمین ( ۲۰۰) سال روز تولد داروین و صد پنجاهمین سال چاپ نخست Origin of Species خواهد بود دوباره بحث بین مذهب و علوم طبیعی دررابطه با مسئله آفرینش ( انسان ) از سر گرفته خواهد شد. ملحدان برای رد نظریه آفرینش در کتب مقدس دین های ابراهیمی نظریه داروین را مطرح می کنند.
به عقیده آتئیست ها منشاء زندگی و پیدایش انسان را علم بیولوژی تکامل داروین ، بدون در نظر گرفتن نیروهای ماوراء طبیعی و آسمانی ( خدائی ) ،به درستی ثابت می کند. نظریه داروین را مراجع مذهبی قبول ندارند و واتیکان بطور رسمی نظریه داروین را رد نکرده است ، اما این رد نکردن نظریه داروین دلیل بر بی طرفی و بی تفاوتی کلیسا در رابطه با تئوری تکامل نیست. واکنش کلیسا پس از جریان گالیله در مقابل علوم طبیعی احتیاط آمیز است. در کشور های اسلامی ( عرب ) به طور جدی نظریه داروین به بحث نگذاشتند. در سال ۱۸۷۸ جلال الدین افغانی به زیان فارسی در نوشته ای بنام ” رد نظریات ماتریالیستی” تئوری تکامل داروین را رد می کند ، اما بعید به نظر می رسد که افغانی کتاب Origin of Species داروین را مطالعه کرده باشد. در ترکیه چند بار تا به امروز و بدون نتیجه سعی به محدود کردن نظریه داروین در کتب درسی در مدارس و دانشگاه شده است. علم بیولوژی مدرن برخی از نظریات داروین را رد کرده است ( داروین با تئوری ژنتیک آشنا نبود ) و از طرف دیگر نیز نژاد پرستان تعبیر غلطی از تئوری تکامل ارائه کرده اند که فقط نوع برتر موجود زنده قادر به ادامه زندگی است. بر عکس عقیده بسیاری که معتقدند تئوری داروین پیشرفت و تکامل موجودات زنده ار نوع ساده به نوع کامل ( به انسان ) است طبیعت هدف مشخصی را دنبال نمی کند. هدف طبیعت خلق انسان نبوده و پیدایش انسان به طور اتفاقی بوده و می توانست به جای انسان موجود دیگری نیز پدیدار گردد. طیبعت برنامه ای برای پیدایش انسان طرح ریزی نکرده بود. انقلاب تئوری داروین کشف تغییر شکل و توسعه در یک نوع از موجودات زنده و گزینش طبیعی ( natural selection ) که منجر به به تطبیق موجود زنده با محیط زیست می گردد است ( عکس بالا ). اما آیا این گزینش طبیعی سبب به وجود آمدن موجود جدیدی می گردد مورد سوال است. بعضی از زیست شناسان بر این عقیده اند که نوع جدید موجود زنده زمانی پدیدار می گردد که برخی از ژن ها به نسل بعدی منتقل نشوند. همانطور که نمی شود بطور اخلاقی پدیده های طبیعی ( زلزله و آتشفشان) را مورد بررسی قرار داد و اینکه آیا طبیعت خوب ،منصف و یا بد است ، همانطور هم نمی شود به انتخاب (selection) طبیعت انتقاد کرد که به طور مثال طبیعت چرا پلنگ را گوشت خوار و آهو را گیاه خوار نموده است و چرا آهو در برنامه غذای پلنگ قرار دارد. طبیعت اخلاق ندارد